گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
چکیده
خرس قهوهای (Ursus arctos syriacus) بزرگترین گوشتخوار ایران محسوب میشود یک گونهی چتر و پرچم دارای اهمیت زیادی در اکوسیستمهای کوهستانی است. همچنین برخی این گونه را گونهی سنگ سرطاق میدانند که از طریق زیر و رو کردن خاک و کمک به جوانه زنی برخی گیاهان جنگلی با عبور از دستگاه گوارش حیوان نقش مهمی در توالی گیاهی جنگل دارد. وسعت زیستگاههای خرس در اثر تکه تکه شدن و آسیبهای ناشی از فعالیتهای انسانی سبب کاهش شدید جمعیت آن در سالهای اخیر در این نواحی شده است همچنین افزایش دمای زمین، باعث تغییر در بسیاری از جنبههای زیستی گونهها مثل فنولوژی، فیزیولوژی، ریختشناسی، چرخهی جمعیتی و پراکنش گونهها شده است، که پیشبینی میشود اثراتش بر گونههای کوهستانی، گونههای اندمیک و گونههای با توزیع جغرافیایی کوچک، بسیار بیشتر باشد. گرمایش جهانی با تغییر در وضعیت گونهها، باعث تغییر در دوام و پویایی شبکه غذایی اکوسیستمهای آبی و خشکی خواهد شد. تغییر در تنوع زیستی به صورت تغییر در تنوع گونهها، افزایش مهاجرت، نابودی و حذف برخی گونهها، طغیان آفات و کاهش مقاومت میزبانها و افزایش جهشهای ژنتیکی رخ میدهد، یکی از روشهای شناسایی زیستگاهها و نیازهای زیستگاهی گونه استفاده از مدلهای پیشبینی توزیع گونه است. مدلهای مطلوبیت زیستگاه عوامل محیطزیستی مؤثر بر مطلوبیت زیستگاه گونه را شناسایی و مطلوبیت هر بخش از سرزمین را برای گونه تعیین میکند، نتایج این مدلها که در قالب نقشههای مطلوبیت زیستگاه ارائه میشوند کمک بسیاری در تعیین اولویتهای حفاظتی و افزایش کارآمدی برنامهریزیهای حفاظتی میکند، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مطلوبیت زیستگاه حال خرس قهوهای براساس لایههای اقلیمی در ایران بررسی شده است و با استفاده از 6 پارامتر اقلیمی به طور جداگانه با استفاده از روش حداکثر آنتروپی MaxEnt و با استفاده از مدل Bioclim تهیه گردید.